هشدار: ذکر و باز نشر نوشتارهای من و هر نوشتاری که در روزنامه ها یا روی سایت شخصی و وبلاگهایم منتشر شده منحصراً با قید نام و نام خانوادگی ام و همراه با پیوند سایت و وبلاگهایم مجاز است.

زمان مطالعه: 12 دقیقه

خبر آنلاین: صادق رئیسی‌کیا مدیر عامل باشگاه راه آهن مهمان کافه خبر بود.

سروش امینی توماجی/ فرهاد عشوندی:

این روزها بحث خصوصی سازی باشگاه های دولتی داغِ داغ است. دو باشگاه بزرگ پایتخت همچنان در تب و تاب واگذاری به سر می برند. روزی نیست که بحث خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس خبرساز نشود اما با این حال هنوز وضعیت آنها برای فصل آینده مشخص نیست.

از طرفی باشگاه راه آهن هم که از پیشگامان خصوصی سازی در فوتبال کشور بود، در بلاتکلیفی به سر می برد. پس از بازداشت بابک زنجانی اولین بخش از اموال مربوط به این سرمایه دار که به فروش می رسد باشگاه فوتبال اوست. زنجانی که دو سال قبل برای خرید راه آهن 12 میلیارد پول داده بود، با مشکلاتی که برایش ایجاد شده حالا قبل از هر چیز رضایت داده تیم فوتبالش از دیگر اموال او جدا شود. شاید مثلت ثروت – فوتبال – زندان به یک قصه تکراری در فوتبال ایران تبدیل شده باشد اما با این حال صادق رئیسی کیا اعتقاد دارد که این فوتبال نیست که سرمایه داران را به دردسر می اندازد: «نه فقط در مورد آقای زنجانی بلکه در مورد هیچ کس دیگری هم نباید این را گفت. نگوییم هر کسی که وارد فوتبال شد، به این سرنوشت دچار شد.»

*با خروج بابک زنجانی، باشگاه راه آهن در چه وضعیتی به سر می برد؟

روز اولی که ما وارد باشگاه راه آهن شدیم و آقای زنجانی این باشگاه را خرید، به ایشان گفتیم که چه مدت حضور داری. ایشان هم گفتند که برنامه بلند مدت بریز. سال اول هم جانانه و خوب حمایت کرد. ما برنامه ریزی 5 ساله داشتیم و در این برنامه باید باشگاه راه آهن دارای آکادمی فوتبال می شد. باشگاهی که قدیمی ترین باشگاه فعال ایران است، آکادمی فوتبال نداشت و تیم های پایه آن از تولید کنندگی ای که سابقاً باشگاه راه آهن به آن مشهور بود دور شده بودند. اینها را بلافاصله احیا کردیم و مجوز آکادمی گرفتیم. جالب اینجاست که آکادمی ما در همان سال اول جز بهترین ها انتخاب شد. برنامه ما در مورد آکادمی این بود که هر رده پایه باید در سال اول 6 بازیکن به رده بالاتر بدهد. و هر بازیکنی هم باید از مراحل مختلف استعدادیابی باشگاه با موفقیت عبور کند. حالا مراحل را به چه صورت تعریف کردیم؟ گفتیم در وهله اول آن مربی که قرار است از رده پایین تر بازیکن بگیرد نظر خود را اعلام کند. پس از آن دو مربی دیگر در رده بالاتر و همچنین استعداد باب باشگاه باید نظر خود را اعلام می کردند. این سبب می شد که سالم سازی فضای کار در پایه شکل بگیرد. حالا شما می بینید که ما 4، 5 بازیکن در سطوح مختلف تیم های ملی داریم. ما در رده نونهالان بازیکنی داریم به نام محمدیاری. این بازیکن در بازی هایی که سال گذشته در مشهد برگزار شد آقای گل تیم ملی فوتبال نونهالان شد. همچنین بازیکنانی مثل محمد سهی، علیپور، قدرتی پور، حسن جوادی، سلیمان علیزاده که هر کدام شایستگی های زیادی دارند.

باشگاه راه آهن سوای مشکلات مالی سنگینی که امسال به وجود آمده از دو ناحیه دیگر هم در تنگنا و بحران قرار گرفت. یکی میزان مصدومیت ها و دیگری اشتباهات داوری. محاسبه ها نشان می دهد که اشتباهات داوری در لیگ سیزدهم نزدیک به 11 امتیاز به ما آسیب زد. می بینید که در حال حاضر کلکسیونی از عوامل مولد ارزش در باشگاه راه آهن شکل گرفته است. تردید نداشته باشید که شایستگی بازیکنان جوان ما در آینده ثابت خواهند شد.

*به نظر می رسد در ابتدا مشکل باشگاه راه آهن پول زیاد بود! وقتی مشکلات مالی به وجود آمد، باشگاه هم در روند خوبی قرار گرفت…

نه این ثبات بود که باشگاه راه آهن کمک کرد. ببینید فصل یازدهم علی دایی مربی این تیم بود، فصل دوازدهم هم در این تیم ماند و راه آهن دو، سه پله صعود کرد. شما فکر نکنید به لحاظ فنی و زحماتی که در تمرینات کشیده می شود، آقای دایی از آقای ابراهیم زاده جلوتر است. در این زمینه اکثراً معتقدند که آقای ابراهیم زاده از آقای دایی جلوتر است. آن دستاور چرا حاصل شد؟ به دلیل ثبات. به همین دلیل ما فکر می کردیم که ثبات کادر فنی می تواند دستاوردهای ارزشمند تری داشته باشد.

اما اینجا برای آقای علی دایی برای استمرار فعالیت در مربیگری علاوه بر اینکه می توانست او را به موفقیت برساند، می توانست یک کارگاه آموزشی هم باشد. در راه آهن خودش را تقویت کند، توان و شایستگی اش را به حد اعلا برساند و سپس به پرسپولیس برگردد. حالا با آن توانی که از آقای دایی سراغ داریم ایشان به سمت پرسپولیس رفت که چند ماه با مدیر عامل آن در کش و قوس سنگین بودند. هر چند این موضوعات به خودشان مربوط است. اگر ما باز هم با آقای علی دایی قرارداد بستیم به خاطر اعتقاد مسئولان باشگاه به ثبات بود. دیدید که پارسال هم صحبت جابجایی علی دایی در مقاطعی از لیگ مطرح شد اما ما اقدامی نکردیم. امسال هم شایعات زیادی بود، حتی ما پنچ بازی متوالی شکست خوردیم اما آقای ابراهیم زاده را تغییر ندادیم. باور ما این بود که این مدل که از سرمربی حمایت کامل شود، جواب خواهد داد..

الحمدالله امروز این دستاور حاصل شد و الان، همه به آن اذعان دارند. امیدوارم این تفکر و عمل به یک الگو تبدیل شود و در کشورمان بماند. با سه، چهار نتیجه ضعیف ، فوراً مربی را عوض نکنیم. اول در انتخاب سرمربی دقت کنیم و بعد از او حمایت کنیم. به ما دوران سختی گذشت اما در پایان نتیجه داد.

*چیزی که برای اکثر فوتبال دوستان جای سوال دارد، بحث ورود افرادی مثل آقای زنجانی به فوتبال است که آیا چه آورده ای داشته است؟ شما به عنوان مدیری که در کنار آقای زنجانی برای اولین بار وارد فوتبال شدید، فکر می کنید کار درستی انجام دادید؟

ببینید این به زنجانی و امثال زنجانی و هدایتی و امثال هدایتی برنمی گردد. این اشکال را باید به سازمان و ساختار ورزش و اقتصاد کشور وارد کنیم.

علاقه به فوتبال چه در مقام هوادار و چه در مقام مالک را که نمی توان نفی کرد. هرکسی در اندازه و توانایی های خودش به باشگاه کمک می کند. این ها ناشی از علاقه به این حوزه است. حالا این علاقه برای یکی مسئله برد و باخت است و برای یکی دیگر هم استفاده از برند در فوتبال است. این یک اصل است. دوم اینکه باید دید چرا این اتفاق برای کسانی که به فوتبال ورود کردند می افتد که در این مورد باید آسیب شناسی شود. اما ما در فوتبال این کار را انجام نداده ایم. این که بگوییم چرا حسین هدایتی، بابک زنجانی و زنوزی می آیند به نظر من سوال درستی نیست. باید بستر را درست کرد. باید محیطی را فراهم کنیم که افراد علاقه مند با فرایند های تعریف شده و ساز و کار های درست جلو بروند. آن وقت دستاوردها کامل تر هم خواهد شد. من کاری به مسائل سیاسی و پرونده قضایی و این صحبت ها ندارم و تنها می خواهم اساس این مسئله را بررسی کنم.

در دوره ی گذار ورزش ایران و انتقال از ورزش دولتی به ورزش خصوصی، اینها افرادی هستند که در حال آسیب دیدن در دوره گذار هستند چرا که فرایندهای لازم برای دوره انتقال تعریف نشده است. بنابراین به عقیده من این افراد را باید حمایت کرد. باز هم می گویم که من کاری به مسائل قضایی و سیاسی ندارم و از لحاظ فنی، اقتصادی و ورزشی نگاه می کنیم. در دوره گذار اگر حسین هدایتی آسیب دید، این به هدایتی برنمی گردد. به آن دلیل است که دوره گذار به خوبی تعریف نشده است. ما ساز و کار خوبی برای انتقال از بخش خصوصی به بخش دولتی در ورزش تعریف نکرده ایم.

*به نظر شما اگر قرار بود همین برند سورینت مثلا باشگاه پرسپولیس را یدک بکشد و این اتفاق می افتاد، چه بلایی سر فوتبال ایران می آمد؟

هر که بامش بیش برفش بیشتر. اتفاقاً این مسائل سبب شد که آنهایی که دارند به واگذاری پرسپولیس و استقلال فکر می کنند، این تجربیات به کمک آنها بیاید. از نظر من برای مسئولین دولتی که در پی واگذاری باشگاه ها هستند، همین مسئله هم یک تجربه شد.

*شما به عنوان نماینده شرکت سورینت برای پرسپولیس هم برنامه خاصی داشتید؟

اینکه آقای زنجانی و مجموعه سورینت به خریدن پرسپولیس علاقه داشتند که در آن تردیدی نیست. اصلا این یک درخواست رسمی بود که به مقام وزیر در آن زمان تسلیم شد. این امر قابل انکاری نبود. صحبت رقم نشد و تنها اظهار تمایل و علاقه به خرید شد. اما اینطور نبود که ما برنامه خاصی داشته باشیم. تنها علاقه آقای زنجانی اعلام شد. کما اینکه پیش از این علاقه آقای هدایتی و… اعلام شده.

با این حال ما گفتیم که می شود از کنار برندی مثل پرسپولیس، بانک پرسپولیس، بیمه پرسپولیس، هتل های پرسپولیس، شرکت هواپیمایی پرسپولیس و … ایجاد کرد. آدم اقتصادی با توجه به ظرفیت ها و تجربیات خود، اجزای و زنجیره های مختلف این شبکه را درست تعریف می کند.

من در حال حاضر عضو خانواده فوتبال هستم و اگر حرفی می زنم، باید هم خانواده ای ها آن را بپذیرند. فوتبال ایران و آدم هایی که ویژگی فوتبالی دارند، آمار و ارقام دقیقی ندارند. مگر به سیروس محجوب نگفتند که بدهی های ملوان 4 میلیارد است اما بعد ها متوجه شد که ظاهرا حدود 10 میلیارد است. این نشان می دهد که مدیریت فوتبال ما به دست عوامل فوتبالی آنطور که باید دقیق و شفاف نیست. مخصوصا در ابعاد مالی.

آقای زنجانی و امثال او برای فوتبال ایران یک فرصت بودند و ارزش به آن دادند. ممکن است نقدی به آنها وارد شود. باشگاهی به نام راه آهن که 76 سال قدمت و هویت در فوتبال ما دارد، قریب 12 میلیارد بدهی داشت. ما سه نوبت در روزنامه آگهی دادیم و فراخوان کردیم که هر کسی طلبکار است، به باشگاه مراجعه کند. این کارهای ارزشمند در کجای فوتبال ایران دیده می شود؟ ما با آقای انصاری فرد مرحله به مرحله به اشخاص پول دادیم و گفتیم که اسناد مربوط به تسویه دیون باشگاه را بیاورد تا باقی آن را پرداخت کنیم. مدیران قبلی با طلبکاران توافق کردند و ما هم کاری به توافق آنها نداشتیم. حرف ما این بود که این توافقات باید سندی داشته باشد که روی میز هر کسی که می گذاریم معتبر باشد.

320 نفر طلبکار باشگاه راه آهن با سند رسمی در دفترخانه حاضر شدند و اعلام کردند که دیون خود را گرفته اند و دیگر طلبکار نیستند. کجای فوتبال ایران چنین اتفاقی افتاده که در کمتر از یک فصل چیزی حدود 7، 8 میلیارد از دیون یک باشگاه صاف شود؟

در مورد میزبانی به خاطر دارید که سال گذشته زمانی که ما با پرسپولیس بازی داشتیم تا ظهر آن روز مقاومت کردیم و گفتیم که ما به عنوان میزبان به استادیوم آزادی نمی آییم و باید به اکباتان که استادیوم خانگی ما هست برویم. در نهایت شورای تامین ورود کرد و گفت به دلیل مشکلات، میزبانی باشگاه راه آهن در ورزشگاه اکباتان مقدور نیست. همان زمان گفتیم که حداقل برای سال بعد فکری بکنید که در مدار بهره برداری قرار دادن استادیوم تختی را مقرر کردند. برای بخش خصوصی میزبانی ارزش دارد چرا که ارزش برند باشگاهش را بالا می برد. برای دولت چه فرقی دارد که بازی در آزادی و یا تختی برگزار شود؟ آقای هدایتی و آقای زنجانی چوب این مسائل را خوردند و در این زمنیه گام هایی به جلو رفته اند. برای فردایی که بخش خصوصی می خواهد سرمایه گذاری کند، زوایای تاریک این موضوع کمی روشن شده است. همانطور که گفتم زوایای تاریک حضور  بخش خصوصی در این دوره گذار توسط عده ای روشن شد و زحمات آن را کشیده شد.

*شما یک ورزشگاه هم خریداری کردید. آن ورزشگاه چه کمکی به باشگاه راه آهن کرد؟

ورزشگاه را نخریدیم. آقای زنجانی از شهرداری تهران طلب داشت و مذاکراتی انجام شد که یک ورزشگاه را به جای طلب به ما بدهند. در نهایت راجع به قیمت کارشناسی آنجا توافق نشد و بیش از چیزی بود که از نگاه آقای زنجانی ارزش داشت.

*کدام ورزشگاه؟

ورزشگاه شهید کاظمی در بزرگراه آزادگان که الان هم تکمیل شده است.

*با جدایی آقای زنجانی، داشته های باشگاه راه آهن تنها امتیاز لیگ برتری آن است؟

بله، هیچ سخت افزاری وجود ندارد.

*پس هیچ تضمینی وجود ندارد که کسی که در آینده برای خرید باشگاه اقدام می کند، نام راه آهن را حفظ کند؟

دقیقا. اما شما به من بگویید که این اسم در مجموعه ارزش های برند باشگاهی مثل راه آهن چه جایگاهی دارد؟

*به هر حال دارای تاریخ است…

آیا این تاریخ به این اسم وصل است؟ مثلا تاج که به استقلال تبدیل شد چه فکری می کنید؟ در مورد استقلال رشت که به داماش تبدیل شد چه نظری دارید؟ شاید این تغییر نام ها باعث آزرده شدن هواداران شود اما مگر باشگاه راه آهن چقدر هوادار دارد؟ باشگاه راه آهن در 76 سال فعالیت خود برای اینکه هوادار سازی کند چه اقدامی کرده؟

این باشگاه برای ورزش کارگری در دل شرکت راه آهن شکل گرفته تا اوقات فراغت کارگران این شرکت پر شود. فلسفه تاسیس باشگاه راه آهن این است. شما تا به حال دیده اید که راه آهن داعیه و ادعای قهرمانی داشته باشد؟ هیچ زمان نبوده است. پس باید نسبت گرفت. ببینید وقتی که نام عام نباشد، مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. اسم تراکتورسازی آیا واقعاً هویت این باشگاه است؟ تنها به دلیل هوادارنش می توان گفت. ما در نامگذاری باید دقت کنیم. نام پرسپولیس به درستی انتخاب شده چرا که عام است، استقلال و سپاهان هم به همین ترتیب. اما نام راه آهن یعنی شرکت راه آهن. چیزی بیش از این نیست. پس وقتی عمومیت ندارد شما می توانید در نوسازی برند یک نام زیباتر انتخاب کنید. در ثانی اگر هوادار بود، هوادار جز ارزش های باشگاه به حساب می آید. اگر مسئولین تراکتورسازی در زمان تاسیس این باشگاه به عنوان مثال نام سهند را انتخاب می کردند، کار درستی کرده بودند یعنی انتخاب اسمی که عمومیت داشته باشد درست است. پس برای باشگاهی مثل راه آهن که آن طور که باید هوادار نداشته و هیچ زمان داعیه قهرمانی نداشته، می توان برای نوسازی نام جدیدی انتخاب کرد.

*شما یک فصل نام سورینت را برای باشگاه انتخاب کردید اما چقدر برای شما بازخورد داشت؟

اگر چیزی به اسم فوتبال نبود، مردم هم الان با این نام آشنا نبودند. فوتبال آنقدر عظمت پیدا کرده که خودش به یک رسانه تبدیل شده است.

*شاید به نوعی فوتبال روند بازداشت آقای زنجانی را تسریع کرد…

نه، نه فقط در مورد آقای زنجانی بلکه در مورد هیچ کس دیگری هم نباید این را گفت. این قضاوت به این دلیل شکل گرفته که در مورد اکثر مصداق ها چنین اتفاق افتاده است شما به دنبال بررسی عوامل نرفته اید و بر اساس مصداقها قضاوت کردید. این یک کار تحقیقاتی و اصولی نیاز دارد تا به عوامل آن پی برد. من فکر می کنم که این سوال را باید از یک جهت دیگری مطرح کرد. نگوییم هر کسی که وارد فوتبال شد، به این سرنوشت دچار شد. بله فوتبال به شعاع رسانه ای و به شعار برند قدرت می دهد اما اینکه بگوییم با سقوط افراد لازم و ملزوم است، اینگونه نیست. آن سقوط به دلایل دیگری بروز می کند. آن دلایل دیگر را ما نشناخته ایم و ساده ترین دلیل را انتخاب کرده ایم.

*شاید این فیلتر باید قبل از ورود چنین افرادی به فوتبال ایجاد شود…

ببینید الان در نظام بانکی وقتی که قرار است تسهیلاتی به کسی داده شود، طرف را اعتبار سنجی می کنند تا ببیند او توانایی به سوددهی رساندن سرمایه و وام دریافتی را دارد یا نه. در هر حوزه ای به همین شکل است. الان برگشتیم به بحثی که بنده گفتم یعنی ساختار فوتبال ما هنوز برای دوران گذار به خوبی تعریف نشده است. این باید در آنجا درست شود. باشگاه راه آهن می توانست در یک دوره پنج ساله سهمیه آسیایی بگیرد اما آسیبها و مخاطرات دوره گذار برنامه ما را به هم زد چرا که در این دوره شما مزایا و زنجیره های نظام جامع باشگاه داری ندارید و همه عوامل در اختیار خودتان نیست.

*در حال حاضر باشگاه راه آهن در پروسه انتقال است، این پروسه تا کجا پیش می رود؟

چون محیط به گونه ای نیست که همه عوامل کامل فراهم باشد، ما بین خوب و بد انتخاب نمی کنم. بین بد و برتر انتخاب می کنم. اگر همه مکانیزم ها به خوبی کار کنند شما بین خوب و بد امکان انتخاب دارید اما وقتی اینها نیست بین و بدتر انتخاب می کنید.

فصل گذشته با مربیگری علی دایی بودجه باشگاه 18 میلیارد بود و در نهایت 14 و 400 هزینه ما شد. در این فصل پیش بینی می کنیم هزینه ما کمتر از 13 میلیارد باشد. برای فصل آینده با حدود 11، 12 میلیارد باشگاه قابل اداره خواهد بود. یعنی روند کاهش هزینه و افزایش بهره وری.

*چقدر درآمد زایی می کنید؟ یعنی فردی باید بیاید و 11 میلیارد به باشگاه راه تزریق کند؟

درآمد زایی نمی شود. مجموع آنچه که ما امسال از سازمان لیگ دریافت کردیم چیزی حدود 500، 600 میلیون است. عوامل در آمدزا دست باشگاه نیست. اول باید در فوتبال ما از مدل خصوصی سازی حمایت شود. در باشگاه راه آهن خصوصی سازی با این هدف انجام شد که شر هزینه ها را از سر شرکت راه آهن کم کند نه اینکه فوتبال را توسعه بدهیم. هزینه ای وجود داشت که باید به سرعت از خودمان دور می کردیم. اما هیچ کس حمایت نکرد.

نظام جامع باشگاه داری باید حمایت ها و برنامه های آتی را ببیند که وقت خصوصی سازی انجام می شود باشگاه از بین نرود. به خاطر همین تا زمانی که محیط فراهم نشود، پرسپولیس و استقلال نباید واگذار شوند. در مورد باشگاه راه آهن این اتفاق افتاد، حداقل در مورد آنها که از ما بزرگترند این اتفاق رخ ندهد.

اما در مورد واگذاری. در حال حاضر کمتر از 11 میلیارد دیون باشگاه است که من امیدوارم ظرف دو هفته آینده به یک جمع بندی برسد. قطعا گروه هایی که برای خرید باشگاه راه آهن پیش قدم شده اند، به اینکه تیم در فصل آینده موفق شود باور دارند.

*این گروه ها چقدر در تصمیم خود جدی اند؟

همه جدی اند اما با دو، سه گروه در حال مذاکره هستیم. زمانی می توانم از جدیت آن صحبت کنم که پرداخت ها عینیت پیدا کند. مثل آقای زنجانی زمانی که تعهدات را پذیرفت تا زمانی که به آن عینیت بخشید کمتر از یک هفته شد. حتی اگر شما به بازی ما برابر پرسپولیس نگاه کنید می بینید که تیم راه آهن اسپانسر ندارد. اسپانسرهایی هم برای آن بازی پیش قدم شدند و گفتند که 20، 25 میلیون می دهند اما ما ارزش اسپانسرینگ باشگاه را پایین نیاوردیم. من اگر برای 25 میلیون ارزش اسپانسرینگ باشگاه در بازی با پرسپولیس را واگذار کنم، سال آینده باشگاه نمی تواند چیز بیشتری را به دست آورد.

*در حالت عادی اسپانسرها چقدر پرداخت می کنند؟

معمول آن این است که باشگاه ها از الان شروع به گرفتن اسپانسر می کنند. به نظر من برای باشگاه مثل راه آهن تبلیغ روی پیراهن چیزی حدود 1/5 تا 2 میلیارد تومان باید ارزش اسپانسرینگ داشته باشد.

*آقای زنجانی قیمت باشگاه را چقدر گذاشته است؟

قیمت آن چیزی که در نهایت شما و خریدار بر سر آن توافق می کنید. برای خود آقای زنجانی خرید باشگاه چیزی حدود 12 میلیارد هزینه داشت. آن هم در سال 90 که باشگاه هنوز رتبه هشتمی لیگ برتر نداشت. ما 11 میلیارد بدهی داریم که دیون به مالک جدید منتقل خواهد شد.

*به نظر می رسد تا به حال شبه دولتی ها برای خرید باشگاه راه آهن اقدام کرده اند؟

نه اینطور نیست. من در توجیه اقتصادی که مثلاً یک بانک بخش خصوصی می تواند برای باشگاه داری داشته باشد مثالی بزنم. گردش نقدینگی در فوتبال ایران چقدر است؟ بین 400 تا 600 میلیارد تومان. حدود نیمی از آن برای کادر فنی و بازیکنان است. بازیکن و کادر فنی از این 300 میلیارد حدود 150 میلیارد از آن را برای خرید خانه و ماشین و سرمایه گذاری خرج می کند. حالا فرض بفرمائید یک بانک بخش خصوصی بیاید باشگاه راه آهن را بخرد. باشگاهی که با کمتر از  12 میلیارد بدهی هایش پرداخت می شود و برای فصل آینده بسته خواهد شد. این بانک بتواند از این 150 میلیارد تومان نقدینگی حوزه فوتبال  100 میلیارد تومان را با یک طرح منطقی به سمت خودش بکشاند. مکانیزم ها و ابزارهای جذب این منابع را هم در اختیار دارد. از طریق سودی که با جذب این منابع به دست می آورد، هزینه های باشگاه تامین می شود یا خیر؟ تنها مدیریت اصولی و اجرای دقیق می خواهد. شما اگر در فوتبال مدل داشته باشید می توانید بین 3 تا 5 سال به سوددهی هم برسید به شرطی که برنامه داشته باشید.

(در متن بالا متناسب با مباحث مطروحه در کافه خبر به صورت خیلی محدود تغییراتی در جهت انتقال بهتر مفاهیم مورد نظرم انجام داده ام)

                                                                                      صادق رئیسی کیا

راه‌های تماس

اگر به مشاوره حقوقی یا وکیل در زمینه‌های مرتبط با نوشتارهای من نیاز داشتید یا به برگزاری کارگاه و دوره‌های آموزشی برای خود و مدیران و کارکنان شرکتتان در موارد یاد شده، علاقه‌مند، بودید می‌توانید درخواست خود را با شماره‌های ۸۸۳۲۱۰۸۸ و ۸۸۳۲۳۲۷۹ (گروه حقوقی برهان) در میان بگذارید.

درخواست مشاوره حضوری، تلفنی، آنلاین

0 0 votes
امتیازدهی به مقاله
اشتراک
اطلاع رسانی برای

2 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments

با سلام
امروز به صورت اتفاقی در مراجعه به اینترنت با سایت شما اشنا شدم و به خود مباهات کردم که شخصیتی مثل شما که به گدشته و پدر و مادر زحمتکش خود می بالد و افتخار میکند اشنا شدم از اینهمه اطلاعاتی که در زمینه گلاب و گلاب گیری و مطالبی که در مورد شهر زادگاهم نیاسر و البته حضرتعالی که بعنوان یک نیاسری اصیل هستید به خود بالیدم کاش زمینه ای بوجود می امد که میشد از توان و تجربه و دانش حضرتهالی در جهت پیشرفت و عمران نیاسر با ان همه سابقه تاریخی و پتانسلهای عظیم در گردشگری و طبیعت و سنت و کشاورزی استفاده شود . ارزوی قلبی اینجانب پیشرفت و ترقی تمام نیاسریها مخصوصا حضرتعالی است