مسئولیت مالیاتی مدیر

هشدار: ذکر و باز نشر نوشتارهای من و هر نوشتاری که در روزنامه ها یا روی سایت شخصی و وبلاگهایم منتشر شده منحصراً با قید نام و نام خانوادگی ام و همراه با پیوند سایت و وبلاگهایم مجاز است.

زمان مطالعه: 8 دقیقه

مسئولیت مدیران شرکت در قبال پرداخت مالیات

ابتدا متن و عین دو ماده از قانون مالیات های مستقیم ایران که ناظر به مسئولیت مدیران اشخاص حقوقی برای پرداخت مالیات شخص حقوقی است را مرور می کنیم و سپس وارد بحث اصلی این نوشتار می شویم:

1- ماده 198 قانون مالیات های مستقیم با لحاظ اصلاحات 1394/04/31 که از تاریخ 1395/01/01 قابل اجرا شده است بیان می دارد:

در شرکت های منحله، مدیران تصفیه اشخاص حقوقی و در سایر شرکت ها، مدیران اشخاص حقوقی غیر دولتی، به طور جمعی یا فردی نسبت به پرداخت مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی و همچنین مالیات هایی که اشخاص حقوقی، به موجب این قانون و قانون مالیات بر ارزش افزوده، مکلف به کسر یا وصول یا ایصال آن می باشند و در دوران مدیریت آنها قطعی شده باشد با شخص حقوقی، مسئولیت تضامنی خواهند داشت.

این مسئولیت مانع از مراجعه ضامن ها به شخص حقوقی نیست.

2- ماده 202 قانون مالیات های مستقیم نیز اشعار می دارد که:

وزارت امور اقتصادی و دارایی یا سازمان امور مالیاتی کشور می تواند از خروج بدهکاران مالیاتی که میزان بدهی قطعی آنها برای اشخاص حقوقی تولیدی دارای پروانه بهره برداری از مراجع قانونی ذیربط از 20 درصد سرمایه ثبت شده و یا مبلغ پنج میلیارد ریال، سایر اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی تولیدی از 10 درصد سرمایه ثبت شده و یا دو میلیارد ریال و سایر اشخاص حقیقی از یک صد میلیون ریال بیشتر است از کشور جلوگیری نماید.

حکم این ماده در مورد مدیر یا مدیران مسئول اشخاص حقوقی خصوصی، بابت بدهی قطعی مالیاتی شخص حقوقی، اعم از مالیات بر درآمد شخص حقوقی یا مالیات هایی که به موجب این قانون، شخص حقوقی مکلف به کسر و ایصال آن می باشد و مربوط به دوران مدیریت آنان بوده نیز جاری است.

حال؛ می پردازیم به بحث اصلی نوشتار و تحلیل و تعیین مصادق و فروضات قانونی این دو ماده.

بخش نخست

در بخش نخست می پردازیم به تعریف و تعیین مصادیق مدیر در اشخاص حقوقی.

 مدیر شخص حقوقی کیست؟

1- برابر ماده 107 قانون تجارت، در شرکت های سهامی عام و خاص مدیران شرکت، صرفاً کسانی هستند که با رعایت قانون تجارت از بین سهامداران شرکت، به وسیله مجمع عمومی عادی شرکت به عنوان اعضای هیات مدیره شرکت سهامی انتخاب شده باشند و برابر ماده 17 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت بایستی صورتجلسه انتخاب خود را به به عنوان قبول سمت امضاء کرده باشند و برابر بند 1 ماده 106 قانون تجارت، صورتجلسه انتخاب آنان بایستی به اداره ثبت شرکت ها برای ثبت و آگهی، ارسال شده باشد.

2- در شرکت با مسئولیت محدود مدیران شرکت، کسانی هستند که برابر ماده 104 قانون تجارت از سوی شرکاء به ترتیب قانونی انتخاب شده باشند.

3- در شرکت های تضامنی، مدیر شخصی است که شرکای شرکت تضامنی او را برابر ماده 120 قانون تجارت، از میان خود یا خارج از شرکاء به ترتیب قانونی انتخاب می نمایند.

4- در شرکت های مختلط غیر سهامی و نیز مختلط سهامی، برابر ماده 144 و ماده 164 قانون تجارت، مدیر شرکت شخصی است که شریک یا شرکای ضامن، او را به ترتیب قانونی، برگزیده باشند.

5- با رعایت ماده 125 و نیز ماده 128 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، مدیرعامل شرکت های سهامی را می توان در حدود اختیاراتی که در اساسنامه شرکت آمده و اختیاراتی که از سوی هیات مدیره به او تفویض شده است از مدیران شرکت سهامی و مشمول مواد 198 و 202 قانون مالیات های مستقیم به شمار آورد.

6- مدیران موسسات غیرتجاری، سمن ها، کانون ها، بنیادهاو… اشخاصی هستند که از سوی مجمع عمومی یا هیات امناء به ترتیب قانونی و بارعایت مفاد اساسنامه آنها به عضویت هیات مدیره برگزیده شده باشند.

نکته نخست: افرای که به صورت اداری و غیر ثبتی و غیر رسمی، اداره یک شخص حقوقی را انجام داده اند مدیر قانونی و رسمی به شمار نمی روند و مشمول حکم ماده 198 و ماده 202 قانون مالیات های مستقیم نمی باشند.

نکته دوم: مدیرانی که سمت آنها از ابتدا مبتنی بر رعایت ترتیبات قانونی و ثبتی نبوده است یا از طریق مراجع ذیصلاح قانونی و قضایی، مستندات، شیوه و احکام مربوط به انتخاب آنان به عنوان مدیران شرکت، باطل شده باشد مشمول حکم ماده 198 و ماده 202 قانون مالیات های مستقیم نمی باشند.

نکته سوم: مدیر تصفیه، که در فرض انحلال شرکت، از سوی مجمع عمومی فوق العاده و در فرض ورشکستگی از سوی مرجع قضایی، تعیین می شود در دوران تصفیه همان مسئولیت هایی را دارد که هیات مدیره شرکت ها دارند.

نکته چهارم: افرادی که برابر ماده 110 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، به نمایندگی از اشخاص حقوقی، عضو هیات مدیره بوده اند مشمول حکم مواد 198 و 202 قانون مالیات های مستقیم نمی شوند زیرا به وکالت از شخص حقوقی در هیات مدیره حضور دارند و نماینده منویات و خواسته های شخص حقوقی بوده و به جز مواردی که شخصاً مرتکب جرم و خطای مدنی شده یا از منویات و دستورات شخص حقوقی سهامدار، عدول کرده باشند مسئولیتی نخواهند داشت به ویژه اینکه اشخاص حقوقی سهامدار، معمولا در جریان بررسی صورت های مالی و تصویب تراز سالیانه از تعهدات و وضعیت مالیاتی شرکت، وابسته به خود، آگاه شده و خودشان در مورد پرداخت یا عدم پرداخت آن، اتخاذ تصمیم کرده اند.

نکته پنجم: از نظر مقررات مالیاتی و از جمله به موجب ماده 206 و تبصره 3 ماده 186 قانون مالیات های مستقیم نیز مدیران شخص حقوقی، کسانی هستند که از طرف شخص حقوقی، دارای حق امضاء باشند و با توجه به ماده  118 و ماده  125 لایحه ی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، اعضای رسمی، ثبتی و قانونی هیئت مدیره و نیز مدیرعاملی که سمت او رسمی، ثبتی و قانونی باشد از طرف اشخاص حقوقی حق امضا دارند.

بنابراین همانگونه که نسبت به ابلاغ اوراق مالیاتی، قبول مالیات تشخیص داده شده، اعتراض به مالیات و تسلیم شکایات و دعاوی مالیاتی، صاحبان امضا مجاز شخص حقوقی صلاحیت قانونی دارند در مورد اعمال حکم مواد 198 و 202 و تبصره 3 ماده 186 قانون مالیات های مستقیم نیز مدیران دارای سمت رسمی، ثبتی و قانونی نیز همین اوصاف، حاکم و ملاک عمل است.

نکته ششم: ماده 198 قانون مالیات های مستقیم برای تخطی مدیران شرکت های دولتی از تکالیف و مسئولیت های مالیاتی خود، هیچگونه مسئولیتی را منظور نکرده و به کلی، مدیران شرکت های دولتی را از حکم موضوع خود خارج ساخته است. در حقیقت، این ماده در حکمی عجیب، برای مدیران شرکت های دولتی جهت عدم انجام مسئولیت های مالیاتی خود تسهیلات، فراهم کرده و برای فرار مدیران شرکت های دولتی از مسئولیت های مالیاتی، بسترسازی کرده است.

نکته هفتم: تبصره 3 ماده 186 قانون مالیات های مستقیم، به اداره امور مالیاتی این امکان را داده است که اسامی مدیران شرکت ها و موسسات دارای بدهی مالیاتی را به اداره ثبت شرکت ها اعلام نماید تا اداره ثبت شرکتها از ثبت شرکت یا ثبت عضویت آنان در هیات مدیره شرکت ها و موسسات، پیش از اخذ مفاصاحساب مالیاتی یا پیش از تعیین تکلیف مالیات، خودداری نماید.

در حقیقت، تبصره 3 ماده 186 قانون مالیات های مستقیم نیز به گونه ای دیگر ، مصداق عینی و قانونی مدیر و عضو هیات مدیره در شرکت ها و موسسات را اشخاصی می داند که عضویت آنها در هیات مدیره شرکت یا موسسه، سابقاً به ثبت رسیده و در روزنامه رسمی کشور آگهی شده باشد. بنابراین اداره امور مالیاتی نمی تواند شخصی که عضویت او در هیات مدیره شرکت یا موسسه در اداره ثبت شرکت ها به ثبت نرسیده و به لحاظ قانونی و رسمی دارای سمت، نشده است را مشمول تبصره 3 ماده 186 قانون مالیات های مستقیم تلقی نماید و مانع ثبت شرکت یا ثبت عضویت آنان در هیات مدیره شرکت ها و موسسات شود.

بخش دوم

شرح و تحلیل ماده 198 قانون مالیات های مستقیم

1- به موجب قسمت صدر ماده 198 قانون مالیات های مستقیم، در مورد شرکت های منحله، مدیر تصفیه اشخاص حقوقی، مسئولیت های مالیاتی زیر را بر عهده دارند:

الف) پرداخت مالیات بر درآمد شرکت منحله در دوران تصفیه.

نکته نخست: مالیات بر درآمد شرکت ها و اشخاص حقوقی بر اساس تعریف ماده 105 قانون مالیات های مستقیم، تعریف و تعیین شده است.

ب) پرداخت سایر مالیات هایی که شرکت منحله در دوران تصفیه، ناشی از عملیات و فعالیت های خود، عهده دار آن می شود. همانند پرداخت مالیات بر فروش و نقل و انتقل اموال منقول و غیر منقول شرکت منحله.

ج) پرداخت مالیات هایی که شرکت منحله در دوران تصفیه، ناشی از عملیات خود باید آنها را کسر یا دریافت کند و به دولت بپردازد مانند مالیات بر حقوق کارکنان

د) پرداخت مالیات بر ارزش افزوده شرکت در حال تصفیه، ناشی از معاملات مشمول قانون مالیات بر ارزش افزوده.

نکته دوم: صدر ماده 198 قانون مالیات های مستقیم به “شرکت های” منحله اشاره کرده است و در وهله نخست اینگونه به نظر می رسد که موسسات و اشخاص حقوقی غیر شرکت را نتوان از مصادیق این ماده به شمار آورد.

در نتیجه نمی توان حکم ماده 198 قانون مالیات های مستقیم را در مورد مدیران آنها قابل اعمال دانست اما اصطلاح “مدیران تصفیه اشخاص حقوقی” که بلافاصله در ادامه “شرکت های منحله” آمده است سبب می شود که مدیران بنیادها، کانون ها و موسسات منحله را نیز بتوان داخل در حکم ماده 198 قانون مالیات های مستقیم به شمار آورد.

2- با همان استدلالی که در بند بالا آوردم در مورد مدیران موسسات و کانون های و بنیاد ها نیز می توان آنها را همچون مدیران شرکت ها مشمول حکم ماده 198 قانون مالیات های مستقیم دانست.

نکته سوم: اعمال حکم ماده 198 قانون مالیات های مستقیم مبنی بر مسئول شناختن مدیران اشخاص حقوقی در پرداخت مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده و سایر مالیات هایی  که اشخاص حقوقی مکلف به کسر و وصول یا ایصال آن می باشند به صورت جمعی یا فردی همراه با شخص حقوقی، صرفاً از ابتدای سال 1395 و نسبت به مدیرانی که از ابتدای سال 1395 قبول سمت کرده اند قابل اجراست زیرا حکم این ماده، تا پیش از سال 1395 فقط ناظر به مدیران شرکت های منحله بود و شامل سایر مدیران و سایر شرکت ها نمی شد.

شمول حکم ماده 198 قانون مالیات های مستقیم با کیفیت فعلی، طی اصلاحیه 1394/04/31 مقرر شده و در ماده 281 قانون مالیات های مستقیم نیز تصریح شده که مقررات وضع شده در 1394/04/31 از ابتدای سال 1395 قابل اجراست بنابراین عطف به ما سبق نمی شود و نمی توان مدیرانی که پیش از سال 1395 در شرکت ها قبول سمت کرده و تا 1394/12/29 از هیات مدیره شرکت ها خارج شده اند را مشمول ماده 198 قانون مالیات های مستقیم دانست.

3- مدیران شرکت ها نسبت به مالیات هایی مسئولیت پرداخت فردی و جمعی همراه با شرکت را دارند که آن مالیات ها در دوران مدیریت آنها قطعی شده باشد.

نکته چهارم: سوالی که در اینجا قابل طرح است این می باشد که مالیات قطعی چیست و چگونه مالیات قطعی می شود؟ در پاسخ به این پرسش و برای درک بهتر موضوع به نکات زیر عنایت بفرمایید:

الف) برابر ماده 219 قانون مالیات های مستقیم، تشخیص مالیات به عهده سازمان امور مالیاتی است.

ب) ماموران و ممیزان مالیاتی برابر ماده 237 قانون مالیات های مستقیم پس از رسیدگی به اظهارنامه و اسناد و مدارک مالیاتی، اقدام به تشخیص مالیات نموده و رای خود در مورد میزان مالیات متعلقه را طی برگه ای بنام برگ تشخیص مالیات به مالیات دهنده (از جمله شرکت ها و اشخاص حقوقی) ابلاغ می نمایند.

برگ تشخیص مالیات باید ویژگی هایی که در ماده 237 قانون مالیات های مستقیم آمده را داشته باشد.

ج) پس از صدور برگ تشخیص مالیات، اداره امور مالیاتی باید آن را با رعایت مقررات قانونی از جمله ماده 206 قانون مالیات های مستقیم به مدیر شرکت (مدیرعامل) یا اشخاص دارای حق امضاء در شرکت، ابلاغ و از آنان رسید ابلاغ، دریافت نماید.

برابر ماده 239 قانون مالیات های مستقیم اگر ظرف 30 پس از دریافت برگ تشخیص مالیات، مدیران ذیصلاح و رسمی و قانونی شرکت، اعتراضی به آن ننمایند مالیات تشخیصی، قطعی، به شمار خواهد آمد.

د) اگر مدیران رسمی و ذیصلاح و دارای حق امضاء شرکت به برگ تشخیص مالیات، در موعد قانونی اعتراض نمایند موضوع به هیات حل اختلاف مالیاتی بدوی، ارجاع داده خواهد شد و آراء هیات حل اختلاف مالیاتی اگر برابر ماده 247 قانون مالیالت های مستقیم، ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ به آنان، مورد اعتراض مدیران رسمی و ذیصلاح و دارای امضاء مجاز شرکت، قرار نگیرد مالیات قطعی به شمار خواهد آمد و اگر مورد اعتراض قرار گیرد برابر ماده 247 قانون مالیات های مستقیم، به هیات حل اختلاف مالیاتی تجدید نظر، ارجاع داده خواهد شد. رای هیات حل اختلاف مالیاتی تجدید نظر، قطعی و لازم الاجراء می باشد.

در این مورد نکات بیشتری نیز قابل طرح است که برای رعایت اختصار و پرداختن به مسائیل دیگر از بیان و تشریح آنها صرف نظر می کنم.

نکته پنجم: بنابراین، حکم ماده 198 قانون مالیات های مستقیم نسبت به مدیرانی که هیچ مالیاتی در زمان مدیریت آنها قطعی نشده است قابلیت اعمال ندارد و فقط مختص مدیرانی است که مالیات های موصوف در ماده 198 قانون مالیات های مستقیم، در دوره تصدی آنها قطعی شده باشد.

بخش سوم

شرح و تحلیل ماده 202 قانون مالیات های مستقیم

1- برابر ماده 202 قانون مالیات ای مستقیم، فقط بدهی قطعی مالیاتی است که می تواند ملاک عمل سازمان امور مالیاتی برای ممنوع الخروج کردن مدیران اشخاص حقوقی باشد.

بنابراین بدهی جریانی غیر قطعی اشخاص حقوقی و شرکت ها که در مرحله اعتراض و رسیدگی قرار دارد و قطعی نشده است اساساً نمی تواند ملاک سازمان امور مالیاتی برای جلوگیری از خروج مدیران شرکتها از کشور و ممنوع الخروج کردن آنان باشد.

2- بدهی قطعی مالیاتی در صورتی می تواند ملاک عمل سازمان امور مالیاتی برای ممنوع الخروج کردن مدیران رسمی، ثبتی و قانونی اشخاص حقوقی شود که در دوره مدیریت آنان به طور قانونی، قطعی شده باشد.

در مورد ماده 202 قانون مالیات های مستقیم، نوشتارم را طی روزهای آینده با درج توضیحات و تحلیل های بیشتر، تکمیل خواهم نمود.

لطفا با ذکر منبع، بایسته های امانتداری را در بهره برداری از این نوشتار رعایت فرمایید.

راه‌های تماس

اگر به مشاوره حقوقی یا وکیل در زمینه‌های مرتبط با نوشتارهای من نیاز داشتید یا به برگزاری کارگاه و دوره‌های آموزشی برای خود و مدیران و کارکنان شرکتتان در موارد یاد شده، علاقه‌مند، بودید می‌توانید درخواست خود را با شماره‌های ۸۸۳۲۱۰۸۸ و ۸۸۳۲۳۲۷۹ (گروه حقوقی برهان) در میان بگذارید.

درخواست مشاوره حضوری، تلفنی، آنلاین

0 0 votes
امتیازدهی به مقاله
اشتراک
اطلاع رسانی برای

22 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments

با توجه به اینکه :بدهی قطعی مالیاتی در صورتی می تواند ملاک عمل سازمان امور مالیاتی برای ممنوع الخروج کردن مدیران رسمی، ثبتی و قانونی اشخاص حقوقی شود که در دوره مدیریت آنان به طور قانونی، قطعی شده باشد.
آیا می توان گفت فردی که مثلا یکسال پیش از هیئت مدیره شرکت خارج شده است . در صورتی که امسال برای زمان حضور او مالیات قطعی آمده باشد، اداره مالیات حق مسدود کردن حسابهای او و … را نخواهد داشت ؟

با سلام
در صورتی که علیرغم این مطلب، اداره امور مالیاتی نسبت به مسدود نمودن حسابهای مدیران سابق اقدام نماید، می توان پیگیری قانونی نموده و از طریق دادگاه نسبت به احقاق حق تضییع شده اقدام نمود؟

با سپاس فراوان

عاليست. خيلي ممنون از مطالب بسيار آموزنده تان. لطفا اين روش را ادامه دهيد حتما استفاده خواهد شد. تندرست و پاينده باشيد.

با سلام
بنده سال 91 به مدت 2 سال به عضویت هیات مدیره بدون داشتن امضا در شرکتی سهامی خاص منصوب شده ام.بعد از سپری شدن مدت تصدی من در هیات مدیره شرکت مجمع جدیدی تشکیل نداد که هیات مدیره جدید انتخاب شوند. در سال 97 اداره ارزش افزوده حسابهای بانکی من را با استناد ماده 198 ق .م .م بدلیل بدهی مالیاتی سال 93 که در 97 قطعی شده بود مسدود کرد. با توجه به اینکه من حق امضا اسناد تعهد اور و عادی ندارم و دوره تصدی من در هیات مدیره 2 سال بوده آیا اداره ارزش افزوده تخطی از قانون نکرده و من چکار باید بکنم؟

باسلام کسانی که در هیئت مدیره صاحب امضاء نیستن آیا در قبال مالیت شرکت مسئول هستن لطفا اگه میشه توضیح بدید

ahmad Kebriaei:
سلام جناب رئیسی کیا
مطالب آموزنده جنابعالی در مورد
مالیات شرکتها را مطالعه کردم.
چنانچه شخصی در مدت کوتاهی
در شرکت با مسئولیت محدود
رئیس هیئت مدیره باشد و
شرکت در موعد مقرر اظهارنامه
نداده باشد و سالها بعد مالیات
رسیدگی وقطعی گردد،آیا آن
شخص مسئولیتی در پرداخت
مالیات دارد یا خیر؟
با تشکر

با سلام و وقت بخیر.بنده یک سال و نیم است که عضو هیئت مدیره شرکتی شده ام.در این یک سال بدهی مالیاتی سال 94 قطعی و به اجرائیات رفته که مبلغ 220 میلیون تومان است و فعلا شرکت توان پرداخت آن را ندارد.بنده 10 درصد سهام دار هستم.نحوه برخورد با شخص بنده چگونه است؟ایا مجازات حبس هم دارد؟من فقط حقوق بگیرم و هیچ پولی ندارم

در ضمن حق امضا هم ندارم

نداشتن حق امضاء در هیات میدیره شرکت چه امتیاز مثبتی در عدم پرداخت مالیات داره لطفا توضیح دهید

با سلام نداشتن اعضاءهیئت مدیربدون حق امضاء در هیئت مدیره آیا در قبال پرداخت مالیات و ارزش افزده مسئولیت دارد

با سلام و وقت بخیر.بنده از اوایل سال ۹۶ عضو هیات مدیره و با ده درصد سهام و بدون حق امضا در شرکت عمرانی سهامی خاص حضور دارم.قبل از ورود من به مجموعه در سال ۹۱ قرارداد اجرای پروژه ای بسته اند که در اوایل سال ۹۵ با کارفرما دچار مشکل و به دادگاه مراجعه کردند.در اواخر سال ۹۵ مدیر عامل از مجموعه خارج و یکی از اعضا جایگزین ایشان شدند و بنده هم با سمت عضو هیات مدیره به مجوعه اضافه شدم.الان در سال ۹۷ نتیجه دادگاه اعلام و شرکت چند میلیارد طلبکار شده است.از طرفی مالیات این قرار داد پرداخت نشده و حسابهای بنده مسدود شده.حال مدیر عامل میگویند چون قرار داد قبل از حضور شما(من) منعقد شده شما سهمی در پیروزی دادگاه ندارید و رقمی به شما پرداخت نمیگردد.آیا این درست است؟

با درود.
من در سال 1386 در يك شركت به عنوان نايب رييس هيات مديره بدون حق امضا عضو شده و در سال شهريور 1389 از آن شركت طي آگهي تغييرات خارج شده ام. اكنون در سال 1399 اداره كل ماليات به دليل بدهي هاي ماليات بر ارزش افزوده شركت در سال 1389 تا 1391 كه در سال 1394 قطعي شده به استناد ماده 122 قانون برنامه پنجم توسعه حسابهاي من را بدون اطلاع قبلي مسدود كرده است. آيا كار آنها قانوني است و من بايد به كجا و از چه كسي شكايت كنم؟ و آيا اساسا بدهي مالياتي اين شركت به من مربوط مي شود يا خير؟

با سلام سوالی داشتم دررابطه با این که من کارمند معمولی یک شرکت هستم که تخلف مالیاتی داشته این شرکت و من را به عنوان نماینده در جلسه مالیاتی بردن و امضا کردم ایا مورد خاصی هست با خیر